دوره DBA رهبری

ارزش‌های فردی، نظام ارزشی و هرم ارزش‌ها

دسترسی سریع

ارزش‌ها در روان‌شناسی به عنوان باورهايی تعريف می‌شوند كه به صورت پايدار و بلندمدت، جهت‌دهنده رفتار، انتخاب و ارزيابی افراد هستند. ميلتون راكيچ (1973) ارزش را به صورت “باور پايداری كه يك حالت خاص از رفتار يا هدف نهايی زندگی را از نظر شخصی يا اجتماعی، ترجيح‌پذير مي‌داند” تعريف كرده است. از ديد شالوم شوارتز (1992)، ارزش‌ها معيارها و اهداف جهانی هستند كه به عنوان اصول راهنما در زندگی عمل می كنند و در قلب فرهنگ و شخصيت افراد جای دارند.

تفاوت ارزش، باور و نگرش

اگرچه اين سه مفهوم در زبان عامه به جاي يكديگر به كار می‌روند، اما در روان‌شناسی تفاوت‌های دقيقی ميان آن‌ها وجود دارد:

  • ارزش، يك اصل كلی، پايدار و بنيادين است (مثلاً صداقت يا آزادی).
  • باور، قضاوت شناختی درباره حقيقت يا درستي چيزي است (مثلاً باور دارم مردم قابل اعتمادند).
  • نگرش، ارزيابی هيجانی نسبت به يك موضوع يا فرد خاص است (مثلاً نگرش مثبت به كار داوطلبانه).

شكل‌گيري ارزش‌ها

ارزش‌های فردی در تعامل ميان عوامل زيستی، اجتماعی و روانی شكل می‌گيرند. خانواده، فرهنگ، آموزش، تجربه‌های كودكی، الگوهای اوليه زندگي (مانند والدين و معلمان)، و وقايع تحول‌زا (مثل مهاجرت، سوگ، يا موفقيت‌هاي مهم)، نقش اساسي در تکوين آن‌ها دارند. به باور فرانكل، انسان همواره در جستجوی معناست و ارزش‌ها، بيانگر آن معنای شخصی هستند.

اهميت شناسايی ارزش‌های فردي

شناسايی و آگاهی از ارزش‌های شخصی به انسان كمك می‌كند تا:

  • تصميم‌های هماهنگ با خود اتخاذ كند
  • دچار تعارض درونی و احساس بی‌هويتی نشود
  • زندگی معنامند و هدفمندی بسازد
  • روابط اصيل و پايدار شكل دهد
  • به عنوان رهبر، يكپارچگی و اعتماد ايجاد كند

نظام ارزشي چيست؟

نظام ارزشی (Value System) به چينش درونی و اولويت‌بندی ارزش‌های هر فرد گفته مي‌شود. اين نظام مانند قطب‌نمايی عمل می‌كند كه در موقعيت‌های دشوار، تصميم‌های انسانی را جهت‌دهی می‌كند. نظام ارزشی مي‌تواند به تعارض منجر شود، مثلاً زمانی كه “امنيت” با “آزادی” يا “وفاداری” با “صداقت” در تضاد قرار مي‌گيرد.

چگونه نظام ارزشي خود را بشناسيم؟

چند روش براي شناسايي و تعيين نظام ارزشي پيشنهاد می‌شود:

  • بررسي خاطرات كليدي زندگي: لحظاتی كه در آن‌ها احساس غرور، خشم يا اندوه شديد داشته‌ايم
  • تحليل انتخاب‌هاي تكرارشونده: تصميماتی كه با الگوی ثابت گرفته‌ايم
  • تست‌هاي روان‌سنجی ارزش‌ها: مانند آزمون ارزش‌های راكيچ يا مدل شوارتز
  • تمرین ۵ ارزش برتر: ليستی از ۳۰ تا ۵۰ ارزش، انتخاب ۱۰ ارزش مهم، سپس انتخاب ۵ ارزش برتر و مرتب‌سازی آن‌ها بر اساس اهميت

هرم ارزش‌ها

ارزش‌ها را می‌توان در ساختاری هرمی سازمان داد:

  1. ارزش‌های بنيادين: عميق‌ترين ارزش‌ها كه به هستی و معنا مربوط مي‌شوند (مثلاً عشق، حقيقت، رشد).
  2. ارزش‌های ابزاری: ارزش‌هايی كه ابزار تحقق ارزش‌هاي بنيادين هستند (مثلاً صداقت، نظم، شجاعت).
  3. ارزش‌هاي شرايطی يا موقتي: وابسته به زمان و مكان، و بيشتر حاصل تجارب و نيازهای جاري هستند.

راكيچ در مدل خود، ارزش‌ها را به دو دسته نهايی (Terminal) و ابزاری (Instrumental) تقسيم كرد. همچنين شوارتز، ده نوع ارزش جهان‌شمول را در مدلي دايره‌ای با روابط تعارض يا همسويی ميان آن‌ها ترسيم كرده است (مانند امنيت، سنت، برانگيختگي، جهان‌شمول‌نگري).

نتیجه‌گیری

رهبران اصيل، نظام ارزشی شفاف و يكپارچه‌ای دارند كه نه تنها رفتارهای خودشان را هدايت مي‌كند، بلكه الگويی براي تيم و سازمانشان مي‌سازد. در خودرهبری، فرد با شناخت ارزش‌های بنيادين خود، مي‌تواند اهدافش را همسو با آن‌ها تنظيم كند، تصميم‌های معنادار بگيرد و از فرسودگی ناشی از دوگانگی درونی پيشگيری كند.

در نهايت، ارزش‌ها نه فقط راهنمای رفتار، بلكه زبان معنا و جهت زندگی هستند. زندگی بدون ارزش، همانند حركت بدون قطب‌نماست؛ ممكن است فعال باشيم، اما ندانيم به كدام سو می‌رويم.

مقالات مرتبط